چند نفر هم مشغول توزیع آب و غذا بین داغدیدگان و دیگران هستند و عدهای هم در کنار و گوشه منطقه تهلنجی آبادان و اطراف صحنه حادثه ازدحام کردهاند.
اینها تنها گوشهای از تصاویر و فیلمهایی هستند که از چند روز پیش در خصوص این اتفاق تلخ در فضای مجازی و رسانهها منتشر شده است. اتفاقی شبیه آنچه صبح روز ۳۰ دی ۱۳۹۵با آتشی که به جان ساختمان پلاسکو در تهران افتاد، رخ داد.
تجربه تلخ زلزلههای بزرگی همچون زمینلرزه رودبار و منجیل در ۳۱ خرداد ۱۳۶۹و زلزله بم در ۵ دی ۱۳۸۲ و خسارات گسترده سیلهای ویرانگر سالهای اخیر را هم به این اتفاقات اضافه کنید.
بدون تردید اساسیترین موضوع پس از بروز این اتفاقات؛ نخست درک شرایط آسیبدیدگان و دیگری آموختن نحوه کمک، همدردی و آموزش حمایتهای روانی و اجتماعی از آنهاست. موضوعی که گویا متأسفانه پس از حوادث اینچنینی به فراموشی سپرده میشود.
فقط برای مدیریت صحنه هستیم
معاون اسبق آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران کشور در همین خصوص به قدس میگوید: حادثه تلخ مترو پل نشان میدهد پس از حادثه پلاسکو تا الان کار خاصی در پیشگیری از چنین حوادثی نکردهایم، انگار ما فقط برای مدیریت صحنه هستیم. یعنی منتظر میشویم تا اتفاقی رخ بدهد تازه آن وقت وارد عمل شویم؛ در حالی که این موضوع در دنیای امروز حل شده است.
مرتضی اکبرپور با اشاره به اینکه آگاهیبخشی به مردم برای کنترل احساساتشان و عدم ازدحام در صحنه حوادث که در قالب اقدامات پیشگیرانه میگنجد باید از مدتها پیش توسط سازمان جمعیت هلالاحمر، رسانه ملی و دیگر دستگاههای مسئول ارائه شود، میافزاید: در واقع در قانون مدیریت بحران پیشبینی شده آموزشهای همگانی، مداوم است و تعطیلشدنی نیست. یعنی سازمان هلالاحمر باید ۲۴ساعته به مردم آموزش بدهد. اگر مردم از قبل آموزش دیده بودند مطمئن باشید رفتارشان در زمان ریزش متروپل اینگونه نبود. یعنی هم خودشان کمک میکردند و هم به دیگران توصیه میکردند صحنه را خالی کنند تا خدای ناکرده حادثه دیگری رخ ندهد و نیروهای امداد و نجات سریعتر و بهتر عمل کنند. اما امروز صحنه عملیات بهگونهای است که انگار هیچکس حتی عوامل اجرایی حاضر در صحنه هم آموزشهای لازم را در این خصوص ندیدهاند.
اکبرپور در همین زمینه رسانه ملی را مسئول مدیریت افکار عمومی میخواند و میگوید: وظیفه این رسانه روشنگری و هدایت افکار عمومی است اما گویا در این زمینه توفیقات چندانی نداشته است. ضمن اینکه در این خصوص از مدتها پیش طرحی با عنوان هر خانه یک امدادگر داشتیم که در اجرای این طرح هم بهشدت ضعیف عمل کردهایم.
وی در خصوص چگونگی استفاده بهینه از نیروهای مردمی در حوادث بزرگ میگوید: براساس قانون، وظیفه آموزش همگانی مدیریت بحران با جمعیت هلالاحمر است، اما متأسفانه این جمعیت چندان وارد این حوزه نشده است. همچنین دستگاههای مسئول دیگر در کمک به این سازمان آنگونه که لازم است به نقش خود عمل نکردهاند.
معاون اسبق آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران کشور تمامی دستگاههای مسئول در امر امداد و نجات را متهم به کمکاری میکند و میگوید: این در حالی است که هر دستگاهی میگوید بودجه و امکانات کافی ندارد و تقصیر را به گردن دیگری میاندازد.
اکبرپور اضافه میکند: گرچه براساس قانون، متولی امداد و نجات در حوادث طبیعی و غیرطبیعی، سازمان جمعیت هلالاحمر کشور است؛ اما این سازمان به خودی خود توان برخورد با مسائل اینچنینی را ندارد. البته کارگروهی دارد که تمام دستگاههای مسئول همچون نیروی انتظامی در آن عضویت دارند و در هنگام بروز اینگونه حوادث باید به کمک این سازمان بیایند. مثلاً نیروی انتظامی باید جزو اولین نیروهایی باشد که در صحنه حاضر میشوند تا اقدام به قرنطینه صحنه کند. صدا و سیما هم باید همزمان از مردم بخواهد در محل حادثه ازدحام نکنند تا خدای ناکرده به دلیل ناپایداری سازههای اطراف مشکلات بیشتری پیش نیاید.
اکبرپور در همین زمینه میافزاید: ما مشکل بحران در مدیریت بحران داریم. بنابراین معتقدم امداد و نجات در مرحله حین حادثه باید در اختیار نیروهای مسلح باشد. در همه جای دنیا از جمله روسیه هم اینگونه است. یعنی صفر تا صد امداد و نجات در این کشور با نیروهای مسلح است بهطوری که هر حادثهای در آنجا رخ دهد وزارت اضطراری روسیه پاسخگو است. اما در آبادان و یا در تهران با ریزش یک ساختمان دچار این همه مشکل میشویم. اگر زلزلهای در پایتخت و یا دیگر کلانشهرهای ما رخ دهد آنوقت چگونه میتوانیم آن را مدیریت کنیم. بنابراین گره عدم امدادرسانی مناسب در اینگونه حوادث به دست سازمان هلالاحمر باز نمیشود چون عده و عُدهاش آنقدر نیست که در این گونه حوادث پاسخگو باشد. در حالی که اگر مدیریت با نیروهای مسلح باشد تمام امکانات را برای امداد و نجات در اختیار دارد. مثلاً چند گردان خاص امداد و نجات برای کمک در شرایط اضطراری در بسیج سازماندهی میشوند و تمام کار را هم به دست میگیرند و اینگونه امنیت و کنترل منطقه حادثه را هم حفظ میکنند.
وی در پاسخ به اینکه اگر دستگاههای متولی در انجام وظایف خود کوتاهی میکنند چرا با آنها برخورد نمیشود، میگوید: قانون مدیریت بحران، قانون خوبی است اما به آن عمل نمیشود. از سوی دیگر ضمانت اجرایی هر قانونی در دست مجلس است و این نهاد باید به نقش خود که نظارت بر حسن اجرای قوانین است بهدرستی عمل کند آنوقت دستگاهها هم حساب کار خود را کرده و بهخوبی قوانین را اجرا مینمایند.
خبرنگار: محمود مصدق
نظر شما